ترجمه مقاله 25 ژوئن روزنامه گاردین

محمدرضا جلایی پور، دانشجوی دکترای آکسفورد که سال 2009 در کارزار انتخاباتی میرحسین موسوی مشارکت داشت ، ده روز قبل بازداشت شد ، او اولین بار یکسال پیش کمی بعد از انتخابات بحث برانگیز بازداشت شده بود. بازدشت محمد رضا درست زمانی اتفاق افتاد که با همسرش فاطمه شمس، در دوبی سوار بر هواپیما می شد تا به آکسفورد بیاید.



جلائی پور 27 ساله از 80 روزی که در زندان مخوف اوین در حبس بسر برد 50 روزش را در انفرادی گذرانید. پس از آزادی موقت از آنجا که به علت توقیف پاسپورتش امکان مسافرت به خارج را نداشت در ایران نزد پدر و مادرش ماند. مقامات ایرانی با تهدید از فاطمه شمس خواستند به ایران باز گردد اما او همچون همسرش دانشجوست در آکسفورد ماند تا به تحصیلاتش ادامه دهد.



در چهاردم ماه ژوئن 2010،به همسر فاطمه شمس اطلاع داده شد تا برای دریافت پاسپورتش به مسجد برود تا ، اما در عوض پنج مامور لباس شخصی او را به خانه بازگرداندند، منزل او را گشتند و وسایلش را توقیف کردند. هنوز مشخص نیست چرا او را برای بار دوم، بازداشت کرده اند،خانم شمس، می گوید این یک آدم ربایی است.



پرفسور مارگارت مک میلان، مدیر کالج سنت آنتونی دانشگاه آکسفورد در نامه ای اعتراض آمیز خطاب به آیت الله علی خامنه ای نوشت: "این شیوه شایسته جمهوری اسلامی ایران نیست و باعث آزار محمدرضا و همسر و خانوده اش شده است، غم و اندوه دورافتادن از همسرش برایش کافی نبود، اکنون فاطمه مورد ظلم مضاعف گروهی قرار گرفته که پشت نام ارتش سایبری ایران مخفی شده اند. من شما را تشویق می کنم که پیگیری گنید که چه کسانی پشت این گروه هستند و آنها را متوقف کنید."


بی هیچ تعجب، پاسخی از خامنه ای دریافت نشده است، اما خبر ارسال نامه مک میلان از بی بی سی فارسی گزارش شد که به صورت گسترده ای در ایران مخاطب دارد، خانم شمس از این نامه و دیگر بیانیه ها بسیار سپاسگذار است.



اما داستان احسان عبده تبریزی، دانشجوی دکترای دانشگاه دوراهم، بسیار متفاوت است، او از اوسط ماه ژانویه 2010 بعد از مسافرت به تهران برای دیدار خانوده اش در زندان به سر می برد.


احسان عبده تبریزی 50 روز را در انفرادی به سر برده و وضعیت سلامتیش وخیم گزارش شده است، او فعال سیاسی نبوده است ، اما دوستانش احتمال می دهند دلیل بازداشت او ممکن است فعالیت های پدرش، حسین، مدیر روزنامه توقیف شده و اصلاح طلب سرمایه باشد؛ چرا که احمدی نژاد را مورد مورد انتقاد قرار داده بود، احمدی نژادی که ادعای پیروزی بر موسوی در انتخابات تابستان گذشته را دارد. برخی می گویند احسان در زمان حضورش در انگلستان تحت نظر و تجسس (مقامات ایرانی) بوده است.

تا همین هفته ، دانشگاه دورهام حتی از تایید اینکه عبده تبریزی بازداشت شده است، خودداری می کرد ، خبرنگاران پرسشگر با دیوار غیر قابل نفوذ دانشگاه مواجه می شدند که به آنها توصیه می کرد مطبوعاتی کردن این قضیه ممکن است احسان را در خطر قرار دهد.

یکی از دوستان احسان میگوید: "دانشجوان ایرانی که سعی در اعتراض به تصمیمات دانشگاه را داشتند از آن منع می شوند و به آنها خصوصی گفته می شود این کار بسیار غلط است"، دوست دیگری، از این بابت معترض است که: "به دلیل عدم واکنش نسبت به این اقدام، رژیم ایران هیچ فشاری را برای توضیح در مورد این بی عدالتی حس نمی کند."



همکاران و همدانشگاهیان احسان در دانشگاه اسکس جایی که عبده تبریزی در آن فوق لیسانس را خوانده بود، امضای طومار برای آزادی او رابا موفقیت به پایان رسانیدند، طوماری که بلافاصله با واکنش تهدید آمیز سفارت ایران مواجه شد که آنان را از دخالت در" مسایل داخلی ایران" منع می کرد.



اساتید سرافکنده دورهام سپس از اقدام اسکس پیروی کردند اما دانشگاه به کارمندانش اخطار داد که می توانند فقط به صورت شخصی این طومار را امضا کنند، و اطمینان یابند که سکوت دانشگاهی در این مورد پیگیری شود، کاری که کاملا در تضاد آشکار با اقدام آکسفورد برای جلایی پور است.



دورهام دیرو بالاخره برای گاردین یک بیانیه صادر کرد و اطلاع داد که عطف به سفارت ایران، عبده تبریزی به اتهام به خطر انداختن امنیت ملی و آسیب رساندن به اموال عمومی در طی تظاهرات روز عاشورا در ماه دسامبر بازداشت شده است. این همان تظاهراتی است که حدود 1000 نفر دیگر نیز طی آن بازداشت شده اند.



پرفسور آنتونی فا ستر، سخنگوی ریاست دانشگاه این مطلب رابیان داشت : "ما امنیت و ایمنی دانشجویانمان را بسیار با اهمیت می دانیم، و به محض بالا گرفتن نگرانی ها، تحقیقات خود را آغاز کردیم اما دریافت اطلاعات از ایران بسیار سخت است".

دوستان عبده تبریزی معتقدند که این بیانیه صادقانه نیست و آنرا جدی نمی گیرند و ادعا می کنند که دانشگاه دورهام به این دلیل مایل به صدور اعلامیه نیست که ارتباطهای کاری بسیاری با سفارت ایران و موسساتی همچون "انجمن خیریه مهدیه در قم" و یا سازمان میراث فرهنگی در تهران دارد.



دانشگاه دورهام این ادعا را رد می کند و به صورت غیرمستقیم به نیت سیاسی طرفداران عبده تبریری اشاره می کند . "دانشگاه به ارتباط با خانوده احسان ادامه داده و خواهد داد، و با مشورت از منابع مستقل سیاسی به پیگیری با سفارت ایران در لندن نیز ادامه خواهد داد" بیانیه پرفسور فاستر این را هم اضافه می کند که " ما به دریافت پاسخی مثبت امیدواریم، اما در عین حال به بازبینی مساله به صورت دقیق و بازنگری در مواضع خودمان به نیز ادامه می دهیم، تا مطمین شویم که هر اقدامی که انجام می دهیم، بهترین نتیجه را برای احسان در بر خواهد داشت. ما مایل نیستیم که هیچ نظر دیگری را در این مرحله ارایه کنیم."


به نقل از روزنامه لبنانی المستقبل
« از بیروت تا تهران، بیانیه همبستگی بر علیه سرکوبگران »

در پی سلسله دیدارهایی که بنا به دعوت " موسسه سمیر قیصر" و در دفتر این موسسه انجام پذیرفت بیانیه ای که متن آن در ذیل می آید در راستای ابراز همبستگی لبنانیان با ملت ایران و اپوزیسیون اصلاح طلب آن کشور صادر شد.

گفتنی است این بیانیه به امضاء نود تن از گروهای مختلف صنفی رسیده است.

متن بیانیه:
از شهری که سید محمد خاتمی در وصف آن گفت "عروس مدیترانه باید سر افراز باشد" ما لبنانیان دمکرات همبستگی خود را با جنبش مردم ایران برای آزادی، دمکراسی و پلورالیسم اعلام می نماییم.

امروز ما به تهران گوش فرا می دهیم ، زبانش را که زبان آزادی است می فهمیم همانگونه که زخمهای پرغرور پیکرش را حس میکنیم . از این خواستگاه است که دوشادوش جنبش سبز ایران و آزادگان و زندانیانش در برابر جلادان میایستیم.

ما شریک غم و بردباری شماییم و همان عدالتی را می جوییم که انسانها فارغ از هر زبانی در پی اش هستند.

چه بسیارتلاشها نمودند تا حافظه تاریخی ما و شهرهایمان را به نیستی بکشانند. ولی بنگرید که چگونه امروز یکدل و یکصدا از بیروت تا تهران فریاد آزادی خواهی و استبداد ستیزی سر می دهیم.

اسامی امضا کنندگان به ترتیب حروف ابجدی

ابراهيم اللقيس (کوشنده سیاسی)، أحمد الأيوبي (نویسنده)، احمد بيضون (محقق)، احمد سويسي (جامعه شناس)، احمد عياش (روزنامه نگار)، احمد مطر (روزنامه نگار)، ادي متى (کوشنده سیاسی)، اسماعيل شرف الدين (پزشک)، الياس عطالله (نماینده سابق مجلس لبنان)، انطوان الخوري طوق (نویسنده)، ايلي الحاج (روزنامه نگار)، ايمن ابو شقرا (خبرنگار)، ايمن جزيني (خبرنگار)، ايمن شروف (روزنامه نگار)، بشار حيدر (استاد دانشگاه)، بشارة شربل (روزنامه نگار)، بشير هلال (نویسنده)، بلال خبيز (روزنامه نگار)، جاد يتيم (روزنامه نگار)، جان بيار قطريب (فعال حقوق بشر)، جوزف ابو خليل (سر دبیر روزنامه "العمل")، حازم الأمين (روزنامه نگار)، حازم صاغية (نویسنده و روزنامه نویس)، حسن عباس (روزنامه نویس و نویسنده)، حسن محسن (صنعتگر)، حسين عبد الحسين (روزنامه نگار)، حنين غدار (روزنامه نگار)، خليل زهر الدين (مهندس)، خير الله خير الله (روزنامه نگار)، دانيال جرجس (روزنامه نگار)، دلال البزري (محقق)، رضوان الأمين (روزنامه نگار)، رمزي كلاب (مهندس)، رولى موفق (روزنامه نگار)، رياض طوق (روزنامه نگار)، ريم الجندي (هنرمند)، زهوة مجذوب (استاد دانشگاه)، زياد ماجد (محقق و نویسنده علوم سياسي)، زياد مخول (روزنامه نگار)، زينه الرز (خبرنگار)، سعد كيوان (روزنامه نگار)، سليم الياس (روزنامه نگار)، سمير فرنجيه (نماینده سابق مجلس)، سمير يوسف (کارگردان)، سناء الجاك (روزنامه نگار)، سهيل شهاب (کوشنده سیاسی)، شارل جبور (روزنامه نگار)، شوقي داغر (وکیل)، شيرين عبد الله (کوشنده سیاسی)، طوني نيسي (دبیرکل شورای ملی انقلاب سرو)، عبد السلام موسى (روزنامه نگار)، عدنان الزيباوي (کوشنده سیاسی)، السيد علي الأمين (مفتي صور)، علي الأمين (روزنامه نگار)، عمر حرقوص (روزنامه نگار)، غسان جواد (شاعر و نویسنده)، فادي توفيق (نویسنده)، فادي طفيلي (شاعر)، فارس سعيد (نماینده سابق مجلس)، فيديل سبيتي (شاعر و روزنامه نویس)، كريم مروه (نویسنده)، كمال ريشا (روزنامه نگار)، لقمان سليم (نویسنده وناشر)، ليال ابو رحال (روزنامه نگار)، مالك مروه (شغل آزاد) محمد أبي سمرا (نویسنده)، محمد حرفوش (روزنامه نگار)، محمد حسين شمس الدين (نویسنده)، محمد سويد (سينماگر)، محمد علي مقلد (استاد دانشگاه)، مسعود محمد (روزنامه نگار)، مسعود يونس (دار "المسار")، مصطفى فحص (خبرنگار)، ملكار خوري عواد (مدافع حقوق بشر)، منى فياض (محقق و استاد دانشگاه)، مياد حيدر (وکیل)، ميشال حاجي جورجيو (روزنامه نگار)، ميشال توما (روزنامه نگار)، ناجي رضا (مهندس)، ندى ابي عقل (روزنامه نگار)، نديم قطيش (خبرنگار)، نزيه درويش (خبرنگار)، نسيم ضاهر (نویسنده)، نصير الأسعد (روزنامه نگار)، نوفل ضو (روزنامه نگار)، هادي الأمين (محقق)، هند درويش (کوشنده سیاسی)، وسام الأمين (روزنامه نگار)، وسيم اليمن (پزشک)، يوسف بزي (روزنامه نگار).

فرمانداري شهرستان لار به فرمانداري ويژه ارتقاء پيدا كرد
خبرگزاري فارس: معاون سياسي وزير كشور گفت: فرمانداري شهرستان لار به فرمانداري ويژه و معاونت استاندار استان فارس ارتقاء پيدا كرد.
سيد صولت مرتضوي معاون سياسي وزير كشور در گفتگو با خبرنگار حوزه دولت خبرگزاري فارس، با بيان اين خبر كه فرمانداري شهرستان لار از استان فارس به فرمانداري ويژه و معاونت استاندار تبديل شده است،‌ گفت: در جلسه صبح امروز هيئت دولت بنا به پيشنهاد وزارت كشور فرمانداري شهرستان لار به فرمانداري ويژه و معاونت استاندار ارتقاء پيدا كرد و اين موضوع با تصويب هيئت وزيران انجام شد. وي تصريح كرد: بدين جهت حدود اختيارات فرماندار لار افزايش پيدا مي‌كند و 5 اداره از ادارات شهرستان به سطح معاونت مديركل و رئيس اداره شهرستان ارتقاء پيدا مي‌كند.
می خواستم از دوستان دنباله ای خواهش کنم نظرشان را در مورد فکر بکری که همین الان به ذهنم رسید بفرمایند.
اون فکر: پیشنهاد "آتش بازی سبز" برای دادن انرژی مثبت به ملت سبز ایران تا روز راهپیمایی بزرگ 22 بهمن است.

حالا که کودتاگران دسترسی مردم را به اینترنت محدود کرده اند و با ایجاد جو رعب و وحشت سعی در ترساندن مردم دارند فقط کافیست در هر محله یک نفر چند فشفشه به هوا بفرستند تا رشته آنها پنبه شود.

با فرستادن فشفشه ها ما به چند هدف می رسیم.
1 .سرزندگی جنبش سبز را به همه اعلام میکنیم
2 .مردم با دیدن این آتش بازی ها قوت قلب گرفته با الله اکبر خودجوش جو شهر راعوض میکنند
3 .کودتاچیان دستپاچه شده و روحیه خود را می بازند

نکته: اگر فشفشه در آسمان رنگ سبز ایجاد کند چه بهتر ولی اگر نبود فشفشه معمولی هم خوب است.
پاینده ایران وایرانی